
نام شما : |
ایمیل شما : |
نام دوست شما: |
ایمیل دوست شما: |
تقريبا از روزي که بشر زندگي اجتماعي خود را آغاز کرده است مديريت يکي از ارکان اصلي زندگي اجتماعي بوده است و بي شک صنعت ساختمان سازي که عمري در حد بشر دارد نيز از آن بي بهره نبوده است.
مدير کيست؟ مديريت چيست؟
از مديريت مي توان به عنوان استعداد دستيابي به بيشترين کيفيت و کميت توليدات و بهره وري در برابرکمترين هزينه و کار نام برد. يک مدير واقعي مديري است که با وجود نيرو، سرمايه، تجهيزات و زمان کم بتواند بيشترين کارايي و بهره وري را از امکانات موجود بدست بياورد و از ارزش کار وقت مواد و مصالح و نحوه ي صحيح مصرف کردن آن آگاهي داشته و پیوسته در صدد يافتن طرق مناسب براي بهبود کار و اوضاع باشد.
اگرچه در گذشته(و يا حتي پروژه هاي کوچک امروزي) به علت گسترده نبودن کارهاي ساختماني مي شد از يک فرم مديريت نظامي که در آن اداره کل مجموع بدست يک نفر بود، استفاده کرد؛ اما در پروژه هاي بزرگ امروزي با توجه به پيچيده بودنشان نياز به تشکيلات مديريتي و نگاه به مقوله ي مديريت به عنوان يک فن و دانش احساس مي شود.
پروژه چیست ؟ مدیریت و کنترل پروژه به چه معناست ؟
در زبانهای گوناگون و حتی در سازمانهای مختلف هر کشور در مورد واژههای برنامه ، طرح یا پروژه ، اختلافات لغوی ، معنایی و قانونی وجود دارد ؛ از این رو چهارچوب آنان روشن و آشکار نیست و گاه به جای یکدیگر نیز استفاده میشوند .
آرمانها و اهداف تعیینشده حکومت در سطح برنامهریزی بلندمدت یا استراتژیک ، برنامه (Plan)نامیده میشود که این برنامهها دارای اهداف کیفی میباشند . مانند برنامه توسعه صنایع شیمیایی ، برنامه توسعه شبکه راههای کشوری ؛ دستیابی به این اهداف و آرمانها در یک فاصله زمانی بلندمدت که معمولا بین ده تا بیستوپنج سال است ، امکانپذیر میباشد .
پس از اینکه برنامهها در سطح برنامهریزی بلندمدت مشخص گردیدند ، هر برنامه در سطح برنامهریزی میانمدت یا تاکتیکی توسط مدیریت طراز اول یا سیستم اجرایی کشور به مجموعهای از طرحها (Program) یا برنامههای اجرایی تفکیک میشود که شامل مجموعهای از تصمیمات مقطعی یا اجرایی هستند که ظرف پنج تا ده سال آینده باید اجرا و به نتایج موردنظر برسند .
هر طرح در سطح برنامهریزی کوتاهمدت یا اجرایی توسط واحدهای ستادی یا سطوح مدیریت میانی نظام اجرایی کشور به مجموعه کارها و عملیاتی که آن را پروژه (Project) مینامند ، تبدیل و تقسیم میشود .
بر این اساس پروژه را اینگونه تعریف مینماییم :
یک پروژه مجموعهای از فعالیتهاست که برای دستیابی به منظور یا هدف خاصی انجام میگیرد . پروژهها شامل فعالیتهایی هستند که باید در تاریخهای معین ، با هزینههایی معین و کیفیت تعیینشدهای به انجام رسند ؛ لازمه موفقیت هر پروژه ، دستیابی توام به هر سه عامل زمان ، هزینه و کیفیت معین است و خارج شدن هر یک از سه عامل مذکور از حدود تعیین شده ، میتواند به انجام پروژهای ناموفق و غیراقتصادی منجر شود .
تعریف مدیریت پروژه:
مدیریتپروژه برنامهریزی و هدایت پروژه در چهارچوب زمان ، هزینه و کیفیت مشخص بهسوی ایجاد نتایج مشخص آن است . مدیریتپروژه فعالیتهای برنامهریزی ، سازماندهی ، نظارت بر اجرا و هدایت اجرا را در بر میگیرد و سعی دارد تا با استفاده درست از منابع ، نتایج مشخص و مورد انتظار را با هزینه توافقشده قبلی در موعد درست خود تحویل دهد . به بیان دیگر :
مدیریت پروژه بکارگیری دانش ، مهارتها ، ابزار و تکنیکهای لازم در اداره جریان اجرای فعالیتها ، به منظور رفع نیازها و انتظارات متولیان از اجرای پروژه است . مدیریت پروژه در اجرای این مهم از دو بازوی قدرتمند برنامهریزی و کنترل پروژه بهره میگیرد .
تاریخچه مدیریت پروژه به چه زمانی باز میگردد ؟
تاریخچه مدیریت پروژه در جهان را معمولا به مدیریت پروژههای عظیمی همچون ساخت اهرام مصر ، دیوار چین و یا بنا نهادن تخت جمشید به دستور داریوش مربوط میدانند ؛
هریک از این پروژهها از جمله پروژههای بزرگ و پیچیده تاریخ بشریتند که با کیفیت استاندارد بالا و بکارگیری نیروی عظیم انسانی ساخته شدهاند .
اما تاریخچه مدیریت پروژه در دنیای جدید به سالهای ابتدایی دهه 1900 میلادی باز میگردد ؛ جایی که هنری گانت با توسعه نمودار میلهای ابداعی خود آغازگر حرکت پرشتاب بعدی طی سالهای دهه 1950 و 1960 میلادی در پروژههای نظامی و هوافضای آمریکا و سپس انگلستان گردید . هرچند نام پرآوازه هنری گانت به عنوان پدر تکنیکهای برنامهریزی و کنترل پروژه در تاریخ ثبت گردیده است لیکن سالهای دهه 1950 و 1960 به عنوان سالهای آغازین رشد و توسعه مدیریت پروژه در دنیای معاصر شناخته میشود . این سالها سرآغاز تکوین و توسعه بسیاری از روشها و دانشهای مربوط با مدیریتهای نهگانه پروژه است که سالها بعد توسط نرمافزارهای مختلف عملیاتی و در پروژهها بکار گرفته شدند .
تغییرات سریع تکنولوژیک ، بازارهای شدید رقابتی و رایزنی فشرده و قدرتمندانه شرکتها ، همهوهمه سازمانها و بنگاههای متولی پروژه را تشویق به تغییر سیستم مدیریتی خود نمود . در هنگامه نبرد انتخاب بین غرق شدن یا شنا کردن و یا تطبیق و سازگاری یا مرگ و نابودی ، مدیریت پروژه و پروژهمداری درمدیریت تنها انتخاب و راه نجات فراروی پیمانکاران و سازمانها بود . حال به تارنمای مدیریت پروژه در دنیای معاصر تا شکلگیری استاندارد جهانی مدیریت پروژه که سبب قوام یافتن دانش مدیریت پروژه گردید ، میپردازیم :
- گانت چارت در اوائل دهه 1900 میلادی :
تاریخچه تکوین بارچارت به دوران جنگ جهانی اول میرسد ؛ جائیکه یک آمریکایی به نام هنری گانت برای نخستین بار بارچارت را برای برنامهریزی و کنترل پروژههای موسسه کشتیسازیاش بکار برد . به پاسداشت این اقدام نام گانت قبل از عنوان بارچارت تداعی کننده این اقدام ارزشمند است . کتاب مرجع مهندسان صنایع اشاره میدارد که هنری گانت به کمک ابزار ابداعی خود در خلال جنگ جهانی اول توانست زمان ساخت کشتی های ترابری خود را به میزان چشمگیری کوتاه نماید . امروزه گانت چارت بدلیل ساده و قابل فهم بودن آن , به عنوان روشی جالب و پرطرفدار به شکل وسیعی در دنیا جهت مدیریت زمان پروژهها به کار برده میشود . یافتههای یک پژوهش در میان کاربران نرم افزار برنامهریزی و کنترل پروژه ((Micro Soft Project نشان داد که هشتاد درصد مدیران پروژهها در دنیا ترجیح میدهند برای برنامهریزی و کنترل پروژههایشان از گانت چارت استفاده نمایند .
- مدیریت پروژه در دهه 1950 و 1960 میلادی :
تقریبا غالب تکنیکها و روشهای مدیریت پروژه که ما امروزه از آنها استفاده میکنیم توسط وزارت دفاع , صنایع نظامی و سازمان هوافضای ایالات متحده در خلال سالهای دهه 1950 و 1960 میلادی ابداع و توسعه یافتهاند که روشهایی همچون روش Pert , ارزش بدست آمده , مهندسی ارزش و ساختار شکست کار از آن جملهاند . صنعت ساختمان نیز در تکوین و توسعه روشهایی همچون روش مسیر بحرانی , روش نمودار پیشنیازی , استفاده از نمودار شبکهای و تسطیح منابع یاری رسانده است . در جریان این تحولات , پروژههای بسیار بزرگی همچون پروژه فضایی آپولو و یا ساخت نیروگاههای اتمی در این دوران اجرایی گردیدند .
یکی از نخستین کاربردهای علمی و مدرن مدیریت پروژه در ساخت اولین زیردریایی هستهای در دهه 1950 در آمریکا صورت گرفت .
پیشرفت مهم دیگر بدست آمده در این سالها , تعریف و تکوین مفهوم مسئولیت واحد برای پروژههای چندبخشی بود ؛ این مفهوم هنگامی به کار میرود که یک فرد در پروژه مسئولیت کاری را در پروژه از ابتدا تا تکمیل پروژه برعهده میگیرد . عملی ساختن این مفهوم , تیم پروژه را در به اشتراک نهادن منابع و یاری رساندن به یکدیگر در ماتریس ساختار سازمانی پروژه کمک میکند .
1960 :
پژوهشهای عملی Nasa پیرامون مفهوم ماتریس ساختار سازمانی پروژهها .
1962 :
Nasa سیستم Pert را معرفی نمود . در این تکنیک تاکید ویژهای بر مفاهیم ساختار شکست کار و کنترل هزینه شده بود .
1963 :
معرفی مفهوم ارزش بدست آمده در پروژهها توسط نیروی هوایی آمریکا .
1963 :
مفهوم چرخه حیات پروژه توسط نیروی هوایی ایالات متحده تکوین یافت .
1963 :
برای اولین بار در پروژه پولاریس در انگلستان , رسما در قرارداد از پیمانکاران خواسته شد تا سیستم مدیریت پروژه را در مدیریت فعالیتهایشان به کار گیرند .
نظرات شما عزیزان: